مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
ای معجرت نجابت! و ای چادرت حجاب! در پـرده مـانـده از رخ مـاه تـو آفـتـاب ای محور " لِیُذهِبَ عَنکُـم"! وضو بگیر دستی ببـر به آب و ببخـش آبرو به آب بیپـرده رو به آیـنـه کن قـبـله را ببـین هـرچـند نـیـسـت آیـنـه را تابِ بازتـاب لـبـریـزِ مـهـربـانـی تـو مـیشـود پــدر وقـتی تو را به "اُمِّ ابیـهـا" کـند خطاب از صبر توست عزّت اسلام و اهل بیت از اشک توست آبروی عترت و کتاب گرچه شکـست بـازوی انسیه با غلاف بـا آنـکـه بـسـتـه بـود یــدالله بـا طـنـاب کی فاطمه سکوت کند در خروش ظلم؟ کی موج خسته میشود از قهر پیچ و تاب؟ وقتی ز آه فاطمه لرزید عرش و فرش در حیرتم چه شد، که نشد آسمان خراب؟ |